جنازه پسرشونو که آوردند،

چیزی جز دو سه کیلو استخون نبود؛

پدر سرشو بالا گرفت و گفت: حاج خانم غصه نخوری ها!!!

دقیقا وزن همون روزیه که خدا بهمون هدیه دادش...


«شهدا شرمنده ایم»